دلم تنگ است از دنیا چرایش را نمیدانم

یه روز یه دختر بچه رو تو خیابون ماشین میزنه فرار میکنه

یه پیر مرد بچه رو بر میداره میبره بیمارستان

پرستار میگه باید ببریم عمل برین پولشو بریزین

پیر مرد میگه الان ندارم ولی تا فردا پولو میدم

پرستار میگه برین با دکتر حرف بزنین

دکتر قبل اینکه بچه رو ببینه میگه نمیشه قوانین بیمارستانه باید اول پولو بریزین

فرداش دکتره میره سر قبر دخترش

دختر بچه ی دکتر بود



نظرات شما عزیزان:

ساعت19:32---17 بهمن 1391
قشنگ شده وبلاگت به وبلاگهای من هم سر بزن آدرس رو میذارم برات همینجا

http://tanhaiyhayesobhan.blogfa.com/

http://tanhadeletanha.blogfa.com/


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در پنج شنبه 17 / 11برچسب:,ساعت 6:51 PM توسط B3HI| |


Power By: LoxBlog.Com