دلم تنگ است از دنیا چرایش را نمیدانم

ماهیمون هی می خواست یه چیزی بهم بگه .
تا دهنشو وا می کرد آب می رفت تو دهنش نمی تونست بگه .
دست کردم تو آکواریوم درش آوردم . شروع کرد از خوشحالی بالا پایین پریدن .
دلم نیومد دوباره بندازمش اون تو . اینقده بالا پایین پرید خسته شد وخوابیـــد .
دیدم بهترین موقع است تا خوابه دوباره بندازمش تو آب.
الان چند ساعته بیدار نشده یعنی فکرکنم بیدار شده دیده انداختمش
 
اون تو ، قهر کرده و خودشو زده به خواب...

این داستان رفتار بعضی از آدم هایی است که کنارمونند.
 

دوستشون داریم و دوستمون دارند، ولی ما رو نمی فهمند
و فقط تو دنیای خودشون دارند بهترین رفتار را با ما می کنند.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در جمعه 2 / 12برچسب:,ساعت 4:55 PM توسط B3HI| |


Power By: LoxBlog.Com